عوامل وموانع ظهور
1. موانع ظهور حضرت مهدی( چیست؟
الف) آیا مانع ظهور حضرت به خداوند باز میگردد؟
ب) آیا مانع ظهور حضرت به خود امام زمان(ع) باز میگردد؟
ج) آیا مانع ظهور حضرت به مردم باز میگردد؟
فرضیه ها
1. مانع ظهور حضرت، به خداوند باز میگردد؛ یعنی خداوند خواسته است که حضرت در پس پرده غیبت بسر ببرد، بدون اینکه مردم و خود حضرت در این مساله نقش داشته باشند.
2. مانع ظهور حضرت به خود امام زمان(ع) باز میگردد، یعنی خود حضرت، سبب غیبت شده است.
3. مانع ظهور حضرت به مردم باز میگردد؛ یعنی سبب غیبت امام زمان(ع)، مردم هستند.
1. مقدمه
بدون شک، غیبت امام مهدی( از شیعیانش، موجب آلام و سختیهایی برای آنها گردیده و در واقع، مرجع تمام مشکلاتی که شیعیان در آن واقع میشوند غیبت امام زمانشان میباشد ؛ لکن این حقیقت را تنها کسانی درک میکنند که ضرورت وجود امام را احساس کردهاند.
حال سؤال اینست که؛ چرا امام مهدی( از شیعیانش غایب شده، یا بعبارت دیگر چه مانع یا موانعی در راه ظهور حضرت وجود دارد؟
بنابراین میتوان گفت که «اسباب و دلایل غیبت» به عبارت دیگر همان «موانع ظهور» حضرت میباشد که میشود آنرا در عبارت سومی، که در واقع موضوع این مقاله میباشد، ارائه کرد و آن اینکه:
«اسبابی که مانع ظهور حضرت مهدی( بر مردم میشود چیست؟»
امام کاظم( در تفسیر این آیه قرآن « و اسبغ علیکم نعمه ظاهرة و باطنة»1 فرمودند:
« النعمة الظاهره الامام الظاهر و الباطنة الامام الغائب»2 (نعمت ظاهری امام ظاهر و نعمت باطنی امام غایب است)
وجود امام مهدی( در این عالم، از نعمتهای عظیم الهی است که خداوند تبارک و تعالی به واسطه آن برما منّت نهاده است و باقی نعمتها نیز ازبرکت وجود ذی جود آن امام همام میباشد:
« بیُمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء» 3
(به یمن و برکت حضرت، مخلوقات روزی داده میشوند و به سبب وجود آنحضرت، زمین و آسمان ثابت و استوار میماند)
از این نعمت عظیمه الهی در روز قیامت سؤال میشود، همچنانکه در آیه قرآن چنین آمده است:
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ 4 (در آن روز (روز قیامت) از نعمتها سؤال میشوید)
حق نعمت بجا آوردن، شکر آن نعمت میباشد. قال امیر المؤمنین(: « لا تنسَوا عند النعم شکرکم»5 (هنگام بهره مندی از نعمتها، شکر آنها را فراموش نکنید)
زمینه سازی برای ظهور حضرت مهدی( از مصادیق شکر نعمت است و عبارتست از:
« آماده کردن ظروف و احوال برای ظهور حضرت مهدی( » و بعبارت روشنتر وظیفه زمینه سازان ظهور عبارتست از: (رفع مانع از ظهور حضرت حجت ارواحنا فداه)
حال که وظیفه زمینه ساز ظهور را شناختیم، برای انجام این وظیفه، طبیعتا لازم است که قبل از هر چیز، مانع یا موانع ظهور حضرت مهدی( را بشناسیم و اینکه این مانع یا موانع، آیا مسبٍّبی هم دارد یا نه؟
2. مانع ظهور امام مهدی( چیست و به چه کسی باز میگردد؟
در واقع هدف این سؤال اینست که علاوه بر شناسایی مانع ظهور، مسبٍّب آنرا نیز شناسایی کند؛ نخست به قسمت دوم سؤال میپردازیم و آن این که در مورد مسبب این مساله 3 احتمال قابل تصور است:
الف) احتمال اول: خداوند تبارک و تعالی، غیبت را برای امام مهدی( خواسته است.
ب) احتمال دوم: امام مهدی( خودشان، غیبت را اختیار کردهاند.
ج) احتمال سوم: مردم، سبب غیبت حضرت مهدی( میباشند.
حال به بررسی این سه احتمال بطور جداگانه میپردازیم؛
2 ـ 1. احتمال اول: خداوند، غیبت را برای امام زمان(ع) اراده کرده است!
اگر این احتمال را بپذیریم معنایش اینست که خداوند مردم را مجبور کرده، که بدون رؤیت امامشان زندگی کنند و در واقع، محرومیت مردم از رؤیت امام و مقتدایشان، ناشی از جبر الهی است.
با توجه به بحث گسترده جبر و تفویض که در علم کلام بطور مفصل به آن پرداخته شده است، در مییابیم که این احتمال هیچ جایگاهی ندارد، بلکه در جای خودش ثابت شده که انسان در افعال و رفتارش دارای اختیار و اراده است.
چنانکه در روایتی از امام صادق( به این نکته اشاره شده است: « لاجبر و لا تفویض و انما امر بین الامرین»6 (نه جبر، در کار است و نه تفویض و تنها امری بین این دو است) لکن شخص مختار نسبت به تحمل آثار و نتایج افعالش هیچ چاره و گریزی ندارد و در واقع مجبور است که آنها را پذیرا باشد که این هم یک امر عقلانی و منطقی و بدیهی است؛
بعنوان مثال، به انسان سفارش شده که صله رحم داشته باشد و در این امر، مختار است. لکن اگر بجای صله رحم، قطع رحم کند به ناچار عمرش کوتاه میگردد و در واقع این نقصان عمر از آثار و نتایج جبری و قهری قطع رحم است که هیچ منافاتی با اختیاری بودن اصل عمل ندارد.
در روایات فراوانی، از آثار و نتایج افعال مختلف، سخن به میان آمده است؛ بعنوان مثال از آثار صله رحم، طول عمر، از آثار بیداری بین الطلوعین، وسعت رزق، از آثار بیداری و قیام در شب به نماز و عبادت، طول عمر، و از آثار صدقه، دفع بلا و غیره ذکر شده ست. در روایتی از امام صادق( آمده است: « من یموت للذنوب اکثر مما یموت بالاجال»7 (کسانی که بسبب گناهانشان میمیرند بیشتر از کسانی هستند که به اجل و مرگ طبیعی از دنیا میروند) انسان بواسطه افعال و کردارش تنها در سرنوشت خود اثر نمیگذارد بلکه در نظام هستی هم، اثر میگذارد؛ چنانکه خداوند در آیهای از قرآن میفرماید:
« ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ » 8
(فساد بسبب کردار بد مردم در همه خشکی و دریا پدید آمد تا ما هم کیفر بعضی از اعمالشان را به آنها بچشانیم، باشد که باز گردند)
این آیه به وجود علاقه و ارتباط بین فعل انسان و طبیعت اشاره میکند، که بسبب افعال آدمی، فساد و خرابی در بر و بحر ظاهر میشود. در آیه دیگری از قرآن آمده است:
« وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ »9
(خدا مثل شهری (چون مکه ) آورد که در آن امنیت کامل حکمفرما بود و اهلش در آسایش و اطمینان زندگی میکردند و از هر جانب روزی فراوان به آنها میرسید تا آنکه اهل آن شهر نعمت خدا را کفران کردند، خدا هم به موجب آن کفران و معصیت، طعم گرسنگی و بیمناکی را به آنها چشانید)
در آیه دیگری از قرآن میفرماید:
« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ »10
(چنانچه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما درهای برکت آسمان و زمین را بر روی آنها میگشودیم ولکن چون (آیات و پیغمبران را ) تکذیب کردند و ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رساندیم)
و در آیه دیگری میفرماید:
« وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاء غَدَقًا »11
(و اگر بر طریقه اسلام و ایمان پایدار بودند، آب علم و رحمت و رزق وسیع نصیبشان میگردانیدیم)
همانطور که ملاحظه شد در این آیات، و آیات فراوان دیگری از قرآن، فعل خداوند در واقع جوابی برای افعال مردم میباشد؛ یعنی خداوند جل جلاله با خلقش بر اساس اعمالشان رفتار میکند؛ « فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ »12
(هر کس به قدر ذرهای کار نیک کرده باشد آنرا خواهد دید و هر کس به قدر ذرهای کار زشتی انجام دهد آن هم به کیفرش خواهد رسید)
2 ـ 2- احتمال دوم: سبب غیبت، به امام مهدی( باز میگردد؛
ممکن است بعضی بگویند که سبب غیبت، خود حضرت است و اینگونه دلیل بیاورند که عمر حضرت مهدی( هنگام شهادت پدرشان امام عسکری( پنج سال بوده و طفلی با این سن و سال نمیتواند اداره امت و شئون آنرا بر عهده بگیرد، بنابراین، حضرت غایب شدند تا اینکه کفایت و اهلیت برای قیادت را تحصیل کنند.
جواب استدلال
اولا: امام معصوم، عمرش هر قدر هم که باشد معصوم و مؤید از جانب خداوند است و اگر امام، صغیر باشد این مساله دال بر عدم قدرت او بر حکومت نیست؛ این در حالی است که تاریخ، مواردی از این قبیل را به خود دیده است؛ مثلا امام جواد( هنگام شهادت پدر بزرگوارشان، هفت سال داشتند و با وجود این، حجت خدا بر خلق بودند.
ثانیا: اگر مشکل در عمر امام مهدی( باشد این سؤال پیش میآید که چرا خداوند امام عسکری( را باقی نگذارد و این را برای امامی قرار داد که امکان عهده دار امور را ندارد؟
همچنین چرا امام زمان ارواحنا فداه چند سال غایب شدند در حالیکه ممکن بود حضرت 30 سال غایب شده و سپس ظهور کند؟ بنابر این ملاحظه می شود که این استدلال، پوچ و بی اساس است و با اشکالات متعددی روبرو است.
دلیل دیگری که میتوانیم در رد این احتمال اقامه کنیم، اینست که امام زمان ارواحنا فداه فرمایشاتی دارند حاکی از این که آن حضرت به خاطر غیبتشان، ناراحت و دردمند میباشند و اینطور نیست که با میل و رضایت خویش غایب شده باشند؛ بعنوان نمونه فرمایشی از ایشان را نقل میکنیم که حضرت اینگونه دعا میفرمایند:
«اللهم احجبنی عن عیون اعدائی و اجمع بینی و بین اولیائی و انجزلی ما وعدتنی و احفظنی فی غیبتی الی ان تاذن لی فی ظهوری و احی بی ما درس من فروضک و سننک و عجّل فرجی و سهّل مخرجی و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا»13
(خدایا مرا از چشمان دشمنانم پنهان بدار و بین من و اولیائم جمع بگردان و آنچه را به من وعده دادهای مقرر بفرما و مرا در غیبتم حفظ نما تا زمانیکه اذن ظهورم دهی و بوسیله من واجبات و مستحباتی که کهنه و مطرود شده است را زنده بگردان و در فرج من تعجیل بفرما و خروج من را آسان بگردان و از نزد خودت به من بصیرت و حجت روشنی که دائم یار و مدد کارم باشد عطا فرما)
. امام مهدی( حتی در اولین لحظاتی که به دنیا آمدند این امور را از خدا طلب کردند؛ حکیمه خاتون عمه امام عسکری(ع) که هنگام ولادت حضرت مهدی( حاضر بودند اینطور میگوید: در آن هنگام آن کودک (حضرت مهدی علیه السلام) به سجده رفته بود و میفرمود:
« اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان جدی محمدا رسول الله و ان ابی امیر المؤمنین… ثم قال:اللهم أنجز لیب ما وعدتنی و اتمم لی امری و ثبّت ولهأتی واملأ الارض بی عدلا و قسطاً.14
(بار خدایا آنچه را به من وعده دادهای منجز و مقرر فرما و برای من امرم را تمام گردان وآنرا مهیا و سهل قرار بده و بواسطه من زمین را پر از عدل و قسط بگردان)
با این اوصاف معلوم می شود عمر حضرت مانعی برای ظهور نخواهد بود بلکه مانع ،چیز دیگری است علاوه بر این روشن شد که سبب غیبت حضرت مهدی( به هیچ وجه به خود حضرت باز نمیگردد.
2 ـ 3. احتمال سوم: سبب غیبت حضرت مهدی(، مردم هستند
تا اینجا دو احتمال از احتمالات سبب غیبت حضرت بررسی شد و معلوم گردید که حضرت مهدی( نه تنها غیبت را خواستار نیست بلکه برای فرج و ظهور حضرتش دعا نیز میفرماید.
همچنین از آن جهت که خداوند مردم را بر حرمان و دور بودن از امامشان مجبور نمیکند؛ پس غیبت حضرت مهدی( از ناحیه خداوند هم نیست. پس تنها، احتمال سوم باقی میماند و آن اینکه سبب غیبت حضرت، خود مردم هستند ، یعنی اعمال و رفتار مردم سبب حرمان ایشان از امام حی و حاضرشان گردیده است؛ چنانکه در روایاتی از امام کاظم( آمده است:
« اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه نحانا عن جوارهم»15